359

اول این ماه که اینترن شدم اومدم اینجا بنویسم،حوصله م نکشید

آره،اینترن شدم.چهار تا کشیک هم تا حالا واستادم.هیچ اتفاقی هم نیوفتاده( آخه خیلی استرسشو داشتم)

جمعه کشیکم و بقیه ایام هفته ی پیش رو ،یک در میان کشیک دارم.فردا باید برگردم ارومیه تا برا کشیک جمعه آماده شم.

راستش دلم گرفته همین دل گرفتگی پامو به اینجا باز کرد.میدونین که نمیشه هر حایی در مورد دل و حال و هواش حرف زد.

اما چرا گرفته؟ واقعا نمیدونم.شاید چون فردا تعطیلاتم تمومه،شاید به خاطر فشردگی کشیکام،شاید چون لحظاتی پیش موش دیدم توو خونه :| شایدم چون جوین شدم تو گروه داخلی تیر،مرداد،شهریور و یهو احساس تنهایی کردم بین اون همه آدم. تعدادمون زیاده و همه ماه چهار و بالاترن.من؟ ماه دو،حس ضعف کردم یه لحظه.چی قراره بشه( حالا هیچی هم نمیشه ها ولی منِ خر با فکر و خیال اوقاتمو تلخ کنم فقط)

الان مسمومیت رو میگذرونم همش شیش نفریم بدون اکسترن.داخلی حداقل پنجاه نفریم به علاوه کلی اکسترن.

راستی،لحظه شماری میکنم برای واریز اولین حقوق اینترنیم .میخوام باهاش برای بابا و مامان یکی یه دونه ماگ سفارش بدم مخصوص خودشون ،هدیه اولین حقوقم:)))

عیدتون مبارک^_^


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها